arya2085 14 years ago میروم تا دل نبندم دل به خوبی هایتان بازهم دل بستم و زخمی شدم ،باور کنید...
arya2085 14 years ago
دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را
.
.
.
به ميهماني گلهاي باغ مي آورد
و گيسوان بلندش را به بادها مي داد
و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد
دلم براي کسي تنگ است
که چشمهاي قشنگش را
به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت
و شعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند
دلم براي کسي تنگ است
که همچو کودک معصومي
دلش براي دلم مي سوخت
و مهرباني را نثار من مي کرد
دلم براي کسي تنگ است
که تا شمال ترين شمال با من رفت
و در جنوب ترين جنوب با من بود
کسي که بي من ماند
کسي که با من نيست
کسي که . . .
- دگر کافي ست.
حميد مصدق
:note: :note: :note: :note: :sun: :sun: :sun: :sun: :heart: :heart: :heart: :heart: :heart: :) :) :) :)
arya2085 14 years ago باید که مهربان بود،باید که عشق ورزید،زیراکه زنده ماندن هر لحظه احتمالیست
arya2085 14 years ago
کودکی، دخترکی ، موقع خواب
سخت پاپیچ پدر بود و از او می پرسید:
زندگی چیست؟
پدرش از سر بی صبری گفت:
زندگی یعنی :عشق
دخترک با سر پر شوری گفت:
عشق را معنی کن!
پدرش داد جواب:
بوسه ی گرم تو بر گونه ی من
دخترک خنده برآورد ز شوق
گونه های پدرش را بوسید
زان سپس گفت:
پدر ... عشق اگر بوسه بود...
بوسه هایم همه تقدیم تو باد !
:note: :note: :note: :note: :sun: :sun: :sun: :sun: :heart: :heart: :heart: :heart: :) :) :) :) :) :)