To sign my guestbook, you need to signin first. | |
shi6oona91 Guestbook![]() خدا پشت و پناهت زود برگرد فداي شکل ماهت زود برگرد هوا سرد است، شالت را بينداز بگير اين هم کلاهت،زود برگرد ببين اين گونه نگذا ري بماند دو چشمانم به راهت زود بر گرد دلم را مي شکاني اي مسافر به جبران گناهت زود برگرد برايت نیست جايي مثل خانه بسوي زاد گاهت زود برگرد بيا از زير قرآنم گذر کن خدا پشت و پناهت،زود برگرد ![]() يا رب العالمين اي خداي تمام آدميان صلي على طه الامين بر اهل طه صلوات و امين بفرست في كل وقت و حين اکنون و در تمام ساعات املاء قلبي باليقين قلب من را سرشار از باور و يقين بگردان ثبتني على هذا الدين کاري کن که من تا ابد بر اين دين باقي بمانم اغفرلي و المسلمين گناهان من و تمام مسلمانان جهان را ببخش شعراز:سامی یوسف **************************** إنّ لله عـبـاداً فـطـنـا طلقوا الدنيا و خافـوا الفتنا نظروا فيها فلما علمـوا أنها ليست لحــي وطــنا جعلوها لجّةً و اتخـذوا صالـح الأعمال فيها سفنا خداوند بندگان زيركي دارد كه دنيا را طلاق داده و از فتنههاي آن ترسيدند. در آن انديشيدند تا زماني كه فهميدند دنيا محل ماندگاري هيچ زندهاي نيست. دنيا را همانند دريايي فرض كردند و اعمال شايسته را كشتي نجات قرار دادند. از اشعار امام شافعی ![]() بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست باور کنید پاسخ آیینه سنگ نیست سوگند می خورم به مرام پرندگان در عرف ما سزای پریدن تفنگ نیست با برگ گل نوشته به دیوار باغ ما وقتی بیا که حوصله غنچه تنگ نیست از بردگی مقام بلالی گرفته اند در مکتبی که عزت انسان به رنگ نیست در کارگاه رنگرزان دیار ما رنگی برای پوشش آثار ننگ نیست دارد بهار می گذرد با شتاب عمر فکری کنید فرصت پلکی ردنگ نیست وقتی که عاشقانه بنوشی پیاله را فرقی میان طعم شراب و شرنگ نیست تنها یکی به قله تاریخ می رسد هر مرد پا شکسته که تیمور لنگ نیست ![]() چه كسی میگوید:كه گرانی شده است؟دوره ارزانیست!دل ربودن ارزان،دل شكستن ارزان!دوستی ارزان است!دشمنیهاارزان، شرافت ارزان!تن عریان ارزان،آبروقیمت یك تكه نان ودروغ ازهمه چیزارزانتر،قیمت عشق چقدركم شده است.كمترازآب روان،وچه تخفیف بزرگی خورده،قیمت هرانسان! ![]() دلم هر جمعه در تاب و تب است / عاشقانه بی قرار دلبر است گفتم جمعه شود پایان غمم / جمعه رفت و باز چشمم به راه است . . ![]() اول خدا خداحافـــظ ای بوریا نــان جو کـهن جـامه و وصـله نو به نو خداحافــظ ای سـجـده گاه علی که مانده نگاهت به راه علــی خداحافظ ای نخل ها ، چاه ها دگر نشـنوید از علــی آه هــــا خداحافظ ای کوفه،ای شهر غم که درکام من کرده ای زهرغم خداحافظ ای کــــوچه ی پر ز دود خداحافظ ای یاس بـــــــاغ کبود خداحافظ ای بیت الاحـــزان یار خداحافظ ای قبـــر پنهـــــان یار خداحافظ ای بی وفا دوســــتان خداحافظ ای آتش و ریســــمان خداحافظ ای کوچه های خموش نیارد علی نان و خرما به دوش خداحافظ ای نان خشک و نمک خداحافظ ای مـاجـــرای فـــدک خداحافظ ای انــــــتظار اجــــل خداحافظ ای زانـــــوی در بغل خداحافظ ای خشم لــــب دوخته خداحافظ ای خانـــه ســوختـــه خداحافظ ای چــشم حلقه به در یتیـــــم دوباره شـده بی پـــــدر ![]() عشق مسیحا دم بلبل از جلوه ی گل نغمه ی داود نمود نغمه اش ، درد دل غمزده بهبود نمود ساقی از جام جهان ، تاب به جان عاشق آنچه با جان خلیل آتش نمرود نمود بنده ی عشق مسیحا دم آن دلدارم که به یمن قدمش ، هستی من دود نمود در پریشانی ما ، هر چه شنیدی هیچ است هیچ را کس نتوانست که نابود نمود نازم آن دلبر پر شور که با صهبایش پرده بردار رخ عبد و معبود نمود قدرت دوست نگر کز نگهی از سر لطف ساجد خاک در میکده مسجود نمود ![]() ای بــرادر! خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان اما بقدر فهم تو کوچک میشود و بقدر نیاز تو فرود می آید و بقدر آرزوی تو گسترده میشود و بقدر ایمان تو کارگشا میشود و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود و به قدر دل امیدواران گرم میشود یتیمان را پدر می شود و مادر بی برادران را برادر می شود بی همسرماندگان را همسر میشود عقیمان را فرزند میشود ناامیدان را امید می شود گمگشتگان را راه میشود در تاریکی ماندگان را نور میشود رزمندگان را شمشیر می شود پیران را عصا می شود و محتاجان به عشق را عشق می شود خداوند همه چیز می شود همه کس را به شرط اعتقاد به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح به شرط پرهیز از معامله با ابلیس بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار و بپرهیزید از ناجوانمردیهــا ناراستی ها نامردمی ها! چنین کنید تا ببینید که خداوند چگونه بر سر سفره ی شما با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند مگر از زندگی چه میخواهید که در خدایی خدا یافت نمیشود؟ که به شیطان پناه میبرید؟ که در عشق یافت نمیشود که به نفرت پناه میبرید؟ که در سلامت یافت نمیشود که به خلاف پناه میبرید؟ و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید که انسانیت را پاس نمی دارید ؟! از سخنان ملاصدرای شیرازی {Image} ![]() شور عشق دلخوشم من چون گدای اين درمن هم گدای فاطمه هم حيدرم سوی اين در هست دائم دست من نيست حاجت بر سرای ديگرم آبرويم از در اين خانه است زين سبب از خلق عالم برترم تا که آيد نام زيبای حسين (ع) اشک آيد از دو چشمان ترم روضههايش چون به گوشم میرسد میزند بر سينه و دل آزرم کاش میشد کربلا باشم شبی تا به برگيرم مزار دلبرم ياد دارم کودکی بودم ولی شور عشقی بود دائم در سرم تا که آيام محرم میرسيد مینمودم رخت ماتم در برم ياد دارم مانده در گوشم هنوز گريههای بی صدای مادرم اينچنين ميگفت با صد شور و شين من فدای کام عطشان حسين )ع ) | |